گرو بازستدن(زَ خَ دی دَ) فک کردن مورد رهن. مورد رهن را گرفتن. ستدن آنچه نزد کسی به گرو نهاده است در مقابل پرداخت وام. افتکاک. (تاج المصادر بیهقی) ادامه... فک کردن مورد رهن. مورد رهن را گرفتن. ستدن آنچه نزد کسی به گرو نهاده است در مقابل پرداخت وام. اِفتِکاک. (تاج المصادر بیهقی) لغت نامه دهخدا
گرو بازستدن آنچه را که نزد کسی بگرو نهاده اند در مقابل پرداخت وام پس گرفتن ادامه... آنچه را که نزد کسی بگرو نهاده اند در مقابل پرداخت وام پس گرفتن تصویر گرو بازستدن فرهنگ لغت هوشیار